راز عشق

اینجا خانه ی کوچک من است...درهایش به رویتان باز خواهد بود...دریابید مرا...

راز عشق

اینجا خانه ی کوچک من است...درهایش به رویتان باز خواهد بود...دریابید مرا...

لحظه ی دیدار نزدیک است

باز من دیوانه ام ، مستم

باز می لرزد ، دلم ، دستم

باز گویی در جهان دیگری هستم

های ! نخراشی به غفلت گونه ام را ، تیغ...

های ، نپریشی صفای زلفکم را ، دست

و آبرویم را نریزی ، دل

ای نخورده مست

لحظه ی دیدار نزدیک است”

زیاده خواه نیستم !

جاده‌ ی شمال...
یک کلبه ی جنگلی‌...
یک میز کوچک چوبی با دو تا صندلی...

کمی‌ هیزم.. کمی‌ آتش.. مه‌ جنگلی‌...
کمی‌ تاریکی ‌ِ محض.. کمی‌ مستی...
کمی‌ مهتاب..
و بوی یـار.. و بوی یـار.. و بوی یـار ...!
تـو باشی
مـن باشم
و ...هــی !

دنــیـا هم ارزانی خودشان!...

خودمان راباکلمه ی
*تا قسمت چی باشه*
گول نزنیم.
قسمت اراده ی منو توست .............