راز عشق

اینجا خانه ی کوچک من است...درهایش به رویتان باز خواهد بود...دریابید مرا...

راز عشق

اینجا خانه ی کوچک من است...درهایش به رویتان باز خواهد بود...دریابید مرا...

 

شهر روز اول داریوش:

 



گفتی از عشقم حزرکن چه بد کردم نکردم

 

یادم و از سر بدر کن چه بد کردم نکردم

 

روزاول گفته بودی ولی از تو نشنیدم

 

توی آینه دیروز کاشکه فردا رو می دیدم

 

با تو عشق آمد و گم شد هر چه بود زیرو زبر شد

 

لحظه ها خالی و خسته زندگی بیهوده تر شد

 

گفتی از عشقم حزرکن چه بد کردم نکردم

 

فکرآزارو خطر کن چه بد کردم نکردم

 

عشق اولین تو بودی با تو من عشق و شناختم

 

ای تو عشق آخرینم رفتی و در دو شناختم

 

با تو من عشق و شناختم با تو من زندگی ساختم

 

از کسی گلایه ای نیست اگه باختم به تو باختم

 

گفتی از عشقم حزر کن چه بد کردم نکردم

 

عشقمو از سر به در کن چه بد کردم نکردم

 

هر کسی پس از تو آمد خلوت منو بهم زد

 

تو رو باز به یادم آورد اگه از عاطفه دم زد

 

هر کسی پس از تو آمد خلوت منو بهم زد

 

سرنوشت من نبوده سر نوشتی که رقم زد

 

روزاول گفته بودی ولی از تو نشنیدم

 

توی آینه دیروز کاشکه فردا رو می دیدم

 

 

 

نظرات 9 + ارسال نظر
مونیکا چهارشنبه 1 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 14:22

ای کاش حزر کرده بودم

زهرا چهارشنبه 1 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 22:46 http://saattanhaie.blogsky.com

سلام احسان جان
بی معرفت لینکم که از بلاگت حذف شده که هیچی......
یه کامنتم نباید بذاری
عیب نداره من مثل تو بی وفا نیستم اگه این چند وقتم بهت سر نزدم بخاطر امتحانای لعنتیه.......

آهنگ بلاگت حرف نداره

نمیگم منتظرتم.....چون بی معرفتی.

سولماز پنج‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 08:53 http://www.antianjoman.blogsky.com

سلام احسان گلم
من به نصیحتت گوش دادام و از عشق حزر کردم

مردیخی پنج‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 14:03 http://girl.blogsky.com

بالاخره شما عاشقی یا فارقی؟

بی آشیانه جمعه 3 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 07:48 http://eshghyahavas.blogsky.com

سلام دوست من:
راستش امروز فقط اومدم عذر خواهی و این کامنت رو برای همه می نویسم. از این که همیشه به من سر میزنید و نظرتون رو هم میگید من رو واقعا شرمنده خودتون می کنید٬ ببخشید اگر نمی تونم زیاد بهتون سر بزنم یا کامنت بذارم٬ سرم خیلی شلوغه٬ به هر حال عذر می خوام و جبران می کنم. شعرتون هم قشنگ بود...
همیشه سبز باشید...

بی آشیانه
http://eshghyahavas.blogsky.com
eshghyahavas@yahoo.com

فرشته شنبه 4 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 09:34 http://fereshteyesiahposh.persianblog.com

یه پرنده که نشسته سر شاخه ای شکسته...
که میدونه نمیتونه واسه دلش بخونه....

این پرنده مهربونه قدره عشق و خوب میدونه...

شبا زیره نور مهتاب غزل عشق و میخونه...

میدونی چرا پرنده همیشه شبا میخونه؟...

نمیخواد یوقت که عشقش غمای اونو بدونه... سلام گلم خوبی؟... وای چقدر زیبا نوشتی... عالی بود... راستی منم اپم اگه خواستی یه سر بیا خوشحال میشم... شاد باشی نازم.

فرشته شنبه 4 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 13:27 http://fereshteyesiahposh.persianblog.com

سلام احسان جون... اره عزیز میتونی لینکم کنی... منم با اجازت لینکت میکنم... مرسی گلم... شاد باشی عزیز.

جاهد شنبه 4 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 20:39 http://1001-nighte.blogsky.com

سلام و امیدوارم که خوب باشی به یاده ما باش

فاطمه دوشنبه 6 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 11:08

ای عشق همه بهانه از توست
من خامشم این ترانه از توست
ان بانگ بلند صبحگاهی
وین زمزمه شبانه از توست
من انده خوش را ندانم
این گریه بی بهانه ار توست
ای اتش جان پاک بازان
در خرمن من زبانه از توست
افسون شدهای تو را زبان نیست
ور هست همه فسانه از توست
کشتی مرا چه بیم دریا؟
طوفان ز تو و کرانه از توست
گر باده دهی و گرنه غم نیست
مست از تو شراب خانه از توست
می را چه اثر به پیش چشمت؟
کاین مستی شادمانه از توست
پیش تو چه توسنی کند عقل؟
رام است که تازیانه از توست
من می گذرم خموش و گمنام
اوازه جاودانه از توست
چون سایه مرا ز خاک بر گیر
که اینجا سر و استانه از تست



برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد