راز عشق

اینجا خانه ی کوچک من است...درهایش به رویتان باز خواهد بود...دریابید مرا...

راز عشق

اینجا خانه ی کوچک من است...درهایش به رویتان باز خواهد بود...دریابید مرا...

باید رفت…

هنگام رفتن

در چشمان عشق نگریستن

آنچنان مشتاق ماندنت می کند

که پای رفتنت سست می شود...

ورفتن را مرگ می پنداری

پس چشمانت را ببند

وپا در جاده بگذار

وهمیشه به یاد داشته باش

گاهی وقت ها برای بودن

باید رفت…  

 

نظرات 5 + ارسال نظر
AR پنج‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 17:12

وبلاگ فوق العاده ای دارید...
ارمغان یک دوست ، برای زمانی که پای رفتن سست می شود :
نیم زکار تو غافل همیشه در کارم
که لحظه لحظه تو را من عزیز تر دارم
بجان پاک تو و آفتاب سلطنتم
که من تو را نگذارم زمهر بردارم
....

میلاد پنج‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 20:04 http://cagebird.mihanblog.com

سلام حال کردم از وبلاگت.از بیشتر مطالبش واس خودم با کمی تغییر استفاده کردم.

ریحانه سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:55 http://io0u2050.blogfa.com

سلام دوست عزیز
از مطالبتون استفاده کردم
واقعا قشنگن و ممنون

لادن پنج‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 19:39

بسیار زیبا نوشتی احسان جان حتما خودت عاشقی مگه نه

سارا پنج‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 19:44

نوشته های تو پر از احساس شعف و نشاط هست .تو بسیار عشق را پرمعنا جلوه دادی .راستی عشق چیست ؟دوری از یار

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد